حسین ارام جانم

  • خانه 

داستان آدم

28 آذر 1396 توسط آذر مير حسني

​?????????????

?✨گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
?به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟»

✨گفت: «عقل.»

پرسید: «جای تو کجاست؟»

✨گفت: «مغز.»
?از دومی پرسید: «تو کیستی؟»

✨گفت: «مهر.»

پرسید: «جای تو کجاست؟»

✨گفت: «دل.»
?از سومی پرسید: «تو کیستی؟»

✨گفت: «حیا.»

پرسید: «جایت کجاست؟»

✨گفت: «چشم.»
?سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»

✨جواب داد: «تکبر.»

پرسید: «محلت کجاست؟»

گفت: «مغز.»

✨گفت: «با عقل یک جایید؟»

گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.»
?از دومی پرسید: «تو کیستی؟»

جواب داد: «حسد.»

محلش را پرسید.

✨گفت: «دل.»

پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»

✨گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
?از سومی پرسید: «کیستی؟»

گفت: « طمع »

پرسید: «مرکزت کجاست؟»

✨گفت: «چشم.»

گفت: «با حیا یک جا هستید؟»

✨گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»      

 

?اللهم عجل لولیک الفرج?

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

حسین ارام جانم

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس